۱ جلد كتاب
۴۶,۰۰۰ ريال
پديد آورنده : عبدالمجيد نجفي
انتشارات : سوره مهر
[ بازديد : ۶۰۹۲ بار ]
معرفی کتاب: كتاب باغ ملكوت، خاطرات اسير آزادشدة ايراني مهدي لندرودي است كه عبدالمجيد نجفي به كوشش سيد قاسم ناظمي آن را به رشته تحرير درآوردهاند. موضوع كتاب «جنگ ايران و عراق» است و از مجموعه كتابهاي خاطرات اسرا ميباشد.
كتاب شامل دو فصل است. لندرودي در فصل اول خاطرات اعزامش به جبهه را شرح ميدهد. در آغاز اعزامش به عنوان مسئول تداركات و انباري واحد امداد جبهه كردستان مشغول به خدمت ميشود و سپس به اشنويه و بعد به دزفول اعزام ميشود. لندرودي از افراد گردان وليعصر(عج) بوده است. او در جريان عمليات كربلاي٥ مجروح و به تهران منتقل ميشود. هنوز به خوبي بهبود پيدا نكرده است كه دوباره عازم جبهه ميشود.
در فصل دوم به خاطرات اسارت و خاطرات پادگان تكريت ميپردازد. لندرودي كه در عمليات بيتالمقدس به اسارت دشمن درميآيد در اين فصل دو آزار و اذيتهاي فرماندهان عراقي سخن ميگويد. اين كتاب نمونة بارز صبر و مقاومت يك انسان را به تصوير ميكشد.
گزيده متن
«... توي حرم اشك بود و بوي گلاب بود. آنجا ايستگاه عاشقان بود و من پنهانيترين حرفهاي دلم را به حضرت، به آن امام شهيد باز گفتم. لشكرلشكر نيرو آمده بود. همه جا آكنده از رزمنده بود؛ همه در نجوا، همه در گفتوگو با امام خويش، همه لبريز از خلوص و دعا. غالب شبها در حرم بيتوته ميكرديم. يادش به خير! روزهايي كه طعم بهشت ميداد و شبهايي كه رايحه عبور ملائك در آن پيچيده بود. خود را آسوده از غمهاي دنيا ميانگاشتيم. خود را خوشبختترين انسانهاي روي زمين ميپنداشتيم و به واقع آن طور بود. حيف از آن لحظهها كه سپري شد و زمان بازگشت فرارسيد. تهران و تبريز و پادگاه شهيد قاضي و دَه روز مرخصي. قرار بر اين بود كه پس از پايان مرخصي با قطار به دزفول برويم. رفتيم خانه. شاد شدند. گفتند: “مشهد بودهاي؟” گفتم: “آره، اين هم سوغاتيهايتان.” عطر خنده در خانه پيچيد...»